چشمهایش

ساخت وبلاگ
زود اومدم خونه بنویسم که امروز حسودیم شد... شاید بیشتر از حسودی، حالم بد شد وقتی دیدم آرش تو ایستگاه مترو با دو تا خانم صحبت می کنه... اشتباه نکنید، نه شکاکم نه بهش بی اعتمادم نه اصلا تعهدی به هم داریم که بخواد ارتباطاتش با هرکسی به من مربوط باشه. فقط از خودم تعجب کردم که چرا باید اینطوری حسودی کنم چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 55 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:50

من دوساله آلمان زندگی می کنم و اینجا درس می خونم مثلا. البته اینکه می گم مثلا چون بخاطر بیماریم فقط یک ترم درس خوندم و تا الان مرخصی هستم. 

بعد از شیمی درمانی و جراحی و رادیوتراپی نیاز به یه استراحت کوتاه داشتم که رفتیم با سبحان فرانسه و برگشتیم. من آلمانو خیلی دوست دارم و اگه خدا بخواد دلم می خواد همینجا بمونم.

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۶ساعت 18:20 توسط مریم |
چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 62 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:50

امشب یه جورایی دلم گرفته. از کجا و چی دقیقا نمی دونم. به هرچی فکر می کنم انگار حالم ازش خوب نیست. امشب فقط حالم گرفته س گاهی با خودم فکر می کنم چرا با وجود اینهمه دوست باید تنها باشم؟ چرا اونی که باید قدرمو می دونست ندونست و من و تمام دنیای قشنگمو خراب کرد... حق من تنهایی نیست تو این روزام. من بنویس چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 60 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:50

امشب با کسی راجع به ثبت شرکت و گرفتن اقامت از طریق کارآفرینی صحبت کردم. نمی دونم کار درستیه یا نه. نمی دونم به صلاح هست یا نه. من به اقامت خودم و سبحان فکر می کنم و این به نظرم راه مطمئن و خوبیه. اما دردسرای خوشم داره بعلاوه اینکه کاریه که مرتبط با رشته خودم هم نیست!

قراره فردا کمی بیشتر صحبت کنیم و بعد تصمیم بگیرم!

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۶ساعت 22:44 توسط مریم |
چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 18:50

امشب شب قدره و می خوام دعا کنم می خوام ازش تا آدمی رو سر راهم بیاره که نگاهش به عشق مثل خودم باشه. زندگی مشترک رو واقعا یک روح در دو کالبد بدونه و سیاست و خودخواهی رو توی زندگی نداشته باشه. دلم می خواد یکی بیاد که صاف و زلال باشه توی رابطه تا منم براش خودم باشم و با خیال راحت زندگی کنم. دلم می خواد چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 58 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 5:14

می خوام کم کم دستنوشته هام رو هم با شما شریک بشم

اسمشونو شعر نمی ذارم. چون بعضیا می گن شعره بعضیا هم می گن نثر اما من احساسمو اینحوری می نویسم:

دو حرف زیر نوشته هام خاطب اون نوشته س و خودم فقط یه اسم دارم و اون مریمه!

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۶ساعت 10:21 توسط مریم |
چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 52 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 5:14

هربار به خودم می گویم
این بار که جایی باشی
نخواهم بود
اما مگر می شود؟
باز می خواهمت
باز هستی و
هستم...

الف.ح
۱۷ جون ۲۰۱۷
رستوران 

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۶ساعت 10:26 توسط مریم |
چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 5:14

تو دنیای من آقایون بیشتر از خانمها هستن. بخاطر سه تا برادری که دارم و ارتباط دوستی که با دوستای اونا دارم بیشتر دنیام پسرونه و مردونه س و باهاشونم راحت تر از خانما هستم. کم کم می گم دنیای من چه شکلیه و منو بیشتر می شناسین. این آقا افشین که می گم تقریبا آخرین مشاور من توی ایران بود که با شناسوندن من چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 65 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 5:14

راه می روم
قدم می زنم
می طلبمت اما
ندارمت

ندارم دستهایت را
ندارم حس لطیف بودنت را
ندارم حتی
نگاهت را

من
ندارم تو را

الف.ح
شانزلیزه، پاریس
۱۴ جون ۲۰۱۷

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۶ساعت 13:1 توسط مریم |
چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 5:14

سبحان خوابید و من هنوز بیدارم نمی دونم امروز چرا اینقد کلافه و عصبی بودم. چند باری با تندی با سبحان حرف زدم. دلم می خواد براش بیشتر وقت بذارم اما خیلی کار دارم و وقت کم میارم. انگار از خودم عصبانیم که وقت کافی براش ندارم. امروز کلی اتاقشو جمع و جور کردیم. خیلی به هم ریخته بود و اسباب بازیاش همه درهم چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 66 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 5:14

امروز با زهرا چت کردم. قراره کمکم کنه که کمی از درون روی خودم کار کنم. وقتی براش گفتم که چه حس و حالی دارم و ازش خواستم کمکم کنه، کتاب نیمه تاریک وجود رو بهم پیشنهاد کرد و من از همین امروز شروع کردم به گوش کردن کتاب صوتیش. کیفیتش کمی پایینه و دارم تلاش می کنم کتاب بهتری پیدا کنم. زهرا اعتقاد داشت که چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 5:14

باید برای زندگی برنامه دقیقتری در ابعاد ساعت و دقیقه بچینم و ازش تبعیت کنم. کارهای روزانه م خیلی زیاد شده که اگه به همین منوال پیش بره ممکنه از برنامه های بلند مدتم مثل گواهینامه یا اپلای دانشگاه دیگه باز بمونم. برای همین فردا یه زمانی رو باید با خودم خلوت کنم و حتما برنامه م رو بنویسم! انشالله برنا چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 5:14

خیلی خوب نیست تو پستای اول اینقد بنویسم خدا منو دوست داره اما میخوام اینجا فضای راحتی باشه برای من تا بتونم تمام حرفامو بدون سانسور و با همه چیزهایی که توی ذهنم هست بنویسم.  امروز مدیرم باهام تماس گرفت و گفت که حس می کنه خدا منو خیلی دوست داره و ازم خواست برای پیدا کردن خونه براش دعا کنم. چند روز پی چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 6:38

امشب پسرک من تب کرده و من دارم کارای شرکت رو انجام می دم.  امروز هم تعطیلات اوسترن بود و دوتایی نون بربری پختیم. برای اولین بار بد نبود اما به هرحال نون بربریای خودمون نمی شد. بعلاوه اینکه آردم هم آرد سبوسدار بود و کمی سنگین شده بود نونم. فردا برای تکمیا مدارکم برای تمدید ویزا باید مدارک پزشکیمو تحو چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 52 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 6:38

امروز برای اولین بار رفتم شرکت و توی یک جلسه سه چهار ساعته با سبحان شرکت کردم. مدیرم یه خانوم خیلی مهربان و دوست داشتنیه که حس خوبی به من می ده توی کار و دست منو باز گذاشته برای انجام کار.  صبح بعد از بیمارستان با سبحان رفتیم کافه و شکلات گرم و شیرینی خوردیم و بعد از اون رفتیم شرکت. سبحان با گوشی من چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 6:38

امشب دلم از دنیا یه کم پره می خوام از دنیای نامردی بنویسم که توش آدما خیلی زود رنگشونو عوض می کنن و دنیا بر مبنای منافع می چرخه. اینجا بدتر از ایران و ایرانیا اینجا، خیلی بیشتر از داخل ایران چندین چهره و هویت دارن. آدمایی که نمی تونی باورشون کنی و نمی دونی واقعا از بودن کنارت به دنبال چی هستن! آدمای چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 76 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 6:38

امروز از اون روزاست که ذهنم از صبح مدام در حال مرور حرفها و اتفاقات گذشته س فکر بلاهایی که توی اون 15 سال رابطه بد سرم اومد و دم نزدم تا بسازم رابطه ای که هیچوقت درست نشد. آنتی سوشال بودن امیر واقعا دردی بود که درمان نداشت و من بیخبر از این بیماری، به دنبال ساختن زندگی با قوانین نرمال یه زندگی معمول چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 6:38

باز هم تهمت و اتهام و دروغ

پناه بر خدا از مردمی که مسئولیت خطا و اشتباه خودشونو نمی پذیرن و فقط به دنبال تهمت و افترا هستن برای انتقام...

+ نوشته شده در  چهارشنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت 23:52  توسط مریم  | 
چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 60 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 6:38

روزای روشن از راه رسیدن و آرامش و تلاش به زندگی برگشته! من سر کار می رم و با کاری که توی منزل انجام می دم حس خیلی خوبی دارم. کار در تیم مارکتینگ یه هولدینگ بزرگ که امروز برام یک لپ تاپ هم خریدن و این یعنی رضایت از کار و تلاش من...  حالا که توی رشته خودم، یعنی الکترونیک کار نمی کنم، باید تا سطوح بالا چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 6:38

این روزا درگیر یه موضوع رنگی شدم به اسم دوست داشتن عشق نه. چون عشق از نظر من فقط یکبار اتفاق میفته و تمااااام اما دوست داشتن می تونه همیشه پیش بیاد و خیلی هم قشنگه چن وقت پیش یکی از دوستام منو متوجه علاقه یکی از همکلاسیام به خودم کرد. البته من اینجوری فکر نمی کردم اما کم کم حس کردم منم دوستش دارم و چشمهایش...
ما را در سایت چشمهایش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fasle5om بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 28 خرداد 1396 ساعت: 6:38